وقت‌هایی که می‌گن تو و داداشت شبیه همین، می‌خوام یه آتش گنده درست کنم، و قدم‌رو، آروم، تنها و با سری پایین از شرمندگی برم وسطش، چهارزانو بشینم و منتظر بشم کامل بسوزم تا دیگه اثری ازم توی این دنیا نَمونه! یعنی می‌خوام بگم این‌قدر از خودم بدم میاد توی این شرایط، حتی اگر این حرفشون در جهت یک تعریف ازم بوده باشه!

 

پ.ن: به طبیعت هم فکر کردم، قبل از این که برم یک روبات آتش‌نشان با سنسوری‌، چیزی می‌سازم که آتش رو خاموش کنه. مزاحم آتش‌نشان‌های زحمت‌کش هم دیگه نمی‌شیم:))

تو رو به جون هانس کریستین اندرسون:))

ترجیحا نه مثل گذر سیاوش از آتش یا گلستان شدن آتش برای ابراهیم! لطفا همون کاربرد متداول آتش. ممنون:)

آتش ,توی ,ازم ,برم ,می‌خوام ,هم ,توی این ,روبات آتش‌نشان ,یک روبات ,برم یک ,این که

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کتابخانه عمومی شهدای خلیج فارس ابوموسی دانلودها بهترين شيراز 19326773 shariandressshop کتابخانه عمومی حاج یوسف بهبهانی top tech پژوهش سرای بوعلی سینای گلپایگان تِرِشه آشپز باشي